نتایج جستجوی عبارت «عبدالحسین خلیلی مشکان دبستان شهید آیت مدرسه راهنمایی ابوریحان بیرونی دبیرستان شهید بهشتی کمک تیربارچی بدر ۱۳۶۳/۱۲/۲۵ ۱۳۷۶/۴/۱۶» در نوشته‌های دانشنامه دفاع مقدس:
شهدا سال 66 -وصیتنامه شهید سید علی اکبر محبی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۶ » شهید سید علی اکبر محبی »
در مسلخ عشق جز نکو را نکشند روبه صفتان زشت خو را نکشند گاهی از خود می‌پرسیم که ما را چه می‌شود که اینگونه آزمندانه به دنیا چسبیده‌ایم و حریصانه به دنبال آرزوهای مادی و دست نیافتنی هستیم. گویی فراموش کرده‌ایم که وقتی آمدیم برهنه بودیم و آنگاه هم که می‌رویم جز تکه‌ای پارچه با خود نخواهیم برد. برای درمان این درد بی‌درمان باید بار دیگر زندگی شهیدان را ورق بزنیم و یک یک آنها را از نظر بگذرانیم....
شهدا سال 63 -زندگینامه شهید محمد حسن تواضع
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۳ »
محمدحسن ۱۳۴۳/۱/۱ همراه با طراوت سبز بهاری در خانواده‌ای کشاورز و زحمتکش در شهرستان نی‌ریز زاده شد. قدم‌های کوچکش صفا و مهربانی را به خانه آورد و در کنار سفره هفت‌سین عید به تماشا گذاشت. تحصیلات ابتدایی را در دبستان شهید حسین فهمیده آغاز و به پایان برد. دوره راهنمایی را در مدرسه ولی‌عصر (عج) ادامه داد و سپس دوره متوسطه را در دبیرستان خدمات نی‌ریز مشغول به تحصیل شد. حسن دارای اخلاقی خوب و پسندیده و به...
زندگینامه آزاده مجید مهرآوران
دانشنامه دفاع مقدس » زندگينامه و آثار مکتوب آزادگان »
مجید مهرآوران، سال 1350 در خانواده‌ای مذهبی و متدین درکوی سجاد (آباد زردشت) شهرستان نی‌ریز متولد شد. پس از دوران طفولیت در حالی پای به دبستان گذاشت که غم از دست دادن پدر بر دوش او سنگینی می‌کرد. ‌دوره ابتدائی را در مدرسه پروین اعتصامی کوی سجاد آغاز کرد، ولی به علت مشکلات خانوادگی مدرسه را رها نمود. ‌‌پس از پیروزی انقلاب اسلامی در حالی که در سن نوجوانی به سر می‌برد و کمتر از 15 سال سن...
شهدا سال 64 -زندگینامه شهید مرتضی مدلول
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد مرتضي مدلول »
پرستوهای مهاجر در فصل کوچ آواز بهاری را زمزمه می‌کنند و از مرغان عشق می‌خواهند که در پرواز همراه و هم‌سفر آنان باشند. بیست و هشتم تیرماه ۱۳۴۶ یادآور تولد نوزادی است که با گریه‌های او کانون گرم خانواده پر از نور و شادی شد. پدر، به‌عنوان تبرک و تیمن، مقداری تربت پاک امام حسین (ع) را در کام او ریخت تا درس شهادت و آزاد زیستن را با اقتدا به سالار شهیدان در پیش گیرد. با صوت...
شهدا سال 62 -زندگینامه شهید محمد کاری
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۲ » شهيد محمد کاري »
از شهید و شهادت گفتن و نوشتن خوب است، ولی پاسخ به اینکه شهید یا شهادت به چه چیزی شهادت می‌دهند، خوب‌تر. پاسخ این پرسش را در کاویدن زندگی شهدا می‌توان یافت. از زندگی محمد کاری که در تاریخ ۱۳۴۳/۶/۲۹ در شهرستان نی‌ریز، در خانواده‌ای مذهبی و متدین پا به عرصه وجود گذاشت. او که دوران کودکی را در آغوش پر عطوفت و مهربان مادر سپری کرد و برای آموختن به دبستان فرهمندی شهر نی‌ریز پا نهاد. دوره...
شهدا سال 64 -زندگینامه شهید غلامرضا جمشیدی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد غلامرضا جمشيدي »
برای من زندگینامه ننویسید زیرا در این دنیا کسی مرا نشناخت که بخواهد برایم زندگینامه بنویسد. (برگرفته از آخرین سطر وصیتنامه شهید غلامرضا جمشیدی) غلامرضا شقایقی بود که نیمه دوم شهریور ماه سال 1347 در باغ عشق روئید و زندگی عاشقانه را در میان خانواده‌ای مذهبی و متدین در شهرستان نی‌ریز تجربه کرد. هفت ساله بود که زندگی علمی خود را در دبستان فرهنگ نی‌ریز آغاز نمود. دوران این زندگی مصادف بود با اوج‌گیری نهضت شکوهمند اسلامی ایران. غلامرضا...
شهدا سال 65 -زندگینامه شهید محمد جعفری
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ »
در پایان شهریورماه سال ۱۳۴۳ در باغ شقایق ایران اسلامی، روستای قطرویه از توابع خطه سرسبز نی‌ریز و میان خانواده‌ای مذهبی و پایبند به دین مبین اسلام و علاقه‌مند به اهل‌بیت عصمت و طهارت (ع) گلی رویید که او را به عشق آخرین سفیر الهی «محمد» نامیدند. در محیط معنوی خانه رشد یافت و کودکی را پشت سر گذاشت. برای آموختن، دوره ابتدایی را در دبستان یزدانی آغاز و به پایان برد. سپس دوره راهنمایی را در مدرسه...
شهدا سال ۶۶ -زندگینامه شهید سعید رضا کاوه پیشقدم
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۶ » شهيد سعيد رضا کاوه پيشقدم »
غروب سرخ یادآور غروب عمر انسان‌هاست. امشب عملیات است و شب در خون خود خفتن. اگر خدا بخواهد فردا خورشید طلوع خواهد کرد درحالی‌که در خون خود شناوریم. )برگرفته از آخرین یادداشت شهید کاوه)  معلم شهید سعید رضا کاوه‌پیشقدم ۱۳۴۳/۱/۱ همراه با بهار در شهرستان نی‌ریز، میان خانواده‌ای متدین و مذهبی از راه رسید و طراوت و شادابی را با خود به همراه آورد. سعید فردی مهربان، متواضع و علاقه‌مند به کتاب و مطالعه بود. کتابخانه او با انواع کتاب‌های...
شهدا سال 63 -زندگینامه شهید احمد علی رنجبر
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۳ »
در این دنیا نگنجیدند و رفتند                                به روی مرگ خندیدند و رفتند آری! کبوتران شهر ما، دنیای خاکی را کوچک دیدند و برای پرواز در بی‌کرانه آسمان‌ها، بال در بال ملائک انداختند و با عشق لیلی، مجنون‌صفت به هجرت سر نهادند. احمد که در اولین روز شهریورماه سال ۱۳۴۰ در روستای چشمه شیرین بشنه، یکی از روستاهای دورافتاده شهرستان نی‌ریز و در میان خانواده‌ای...
شهدا سال 62 -زندگینامه شهید محسن کوهکن
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۲ » شهید محسن کوهکن »
شهید را با غیر او، فاصله فرسنگهاست. شهید مرگ را خود برمی‌گزیند، و با آغوش باز پذیرای آن می‌شود. اگر کسی چون شهید نبود، دغدغه مرگ، لذت زیستن را از او خواهد گرفت. محسن کوهکن از گروه کسانی بود که لذت بودن و زیستن را چشیده بود. او که 1 /4/ 1344 در شهرستان نی‌ریز، در خانواده‌ای مذهبی با طراوات وجود بهاریش، گرمای تابستان را به فراموشی برد. کودکی را با شور و نشاط پشت سر گذاشت. از...